شادمانه مادرانه

خاطرات شاد از مادر بودن

شادمانه مادرانه

خاطرات شاد از مادر بودن

خاطرات مادر بودن با جملات شاد وزیبا از کودک خود

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

اینکه هر جا چیز زیبایی میبیند و دوست دارد مرا هم سهیم کند, دوست داشتنی است. مدت طولانی را در فضای روستا چرخید و وتا میتوانست خوش بود و در پایان مادرش را هم فراموش نکرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۳۷
راحیل مامان محمد مهدی

به نظرم داشتن اعتماد به نفس تو زندگی امروزه خیلی مهمه. واقعا اگه نباشه تو جامعه ,هرفردی کم میاره. البته همه افراد حتی افراد با اعتماد به نفس بالا تا حد مغرور,اینطوری فکر میکنن که اعتماد به نفسشون کمه. 

امروز پسرم به قول خودش اولین غذای خودش که تخم مرغ بود رو برای مادرش درست کرد. بعدش هم گفت:تا حالا چنین تخم مرغ خوشمزه ای نخورده بودم. مامان دیدی چقدر بلدم . دیگه چند روز دیگه بهم یاد بده خورشت درست کنم. 

البته امیدوارم این روحیه کمک همیشه باشه .

ودر نهایت هم ازاینکه زرده اش خراب شد معذرت  خواست. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۲۴
راحیل مامان محمد مهدی

تو مدرسشون تازگی بستنی اوردن. میاد پول از صندوق اش برمیداره و میره میخره. پدرش بهش گفت امروز که چیزهای دیگه دیگه داری ؛ لازم نیست بری بستنی بخری. جواب میده : این پول "سرقت ملی" (منظورش ثروت ملی) همینطور مچاله تو کیف من بمونه تا مچاله تر شه, بعدا بستنی بخرم ,نه حیفه . مگه نباید مواظب سرقت ملی بود؟؟؟؟؟؟؟؟


بگذریم که دیگه آقا هزار تومنی را به عنوان پول قبول ندارد از بس دیده که نمیتوتند با آن هیچ چیزی بخره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۱۷
راحیل مامان محمد مهدی

توجیه کردن تو هر سنی دیگه مد شده. یه زمانی هم بزرگترها و هم کوچکترها اگر کار خلافی میکردن میدونستن و راحت تر اقرار میکردن اما حالا همه مستعد ان تو توجیه کردن.

چند روز پیش محمد مهدی دیر اومد خونه. همیشه تا از سرویس پیاده میشد صاف میامد خونه( قبلا پدرش میرسوندش). رفتم دم در یکهو با محمد مهدی سرتا پا خاک و یونولیت مواجه شدم تا اومدم حرف بزنم سریع گفت:

میبینی چقدر همسایه ها و مردم بی ملاحظه شدن. همینطوری اینموقع آشغالاشونو میزارن دم در نمیگن بچه هایی مثل من گول میخورن و مشغول بازی با اینجور چیزهای کثیف میشن، اما من به فکر بقیه بچه ها بودم همه اش را خورد کردم دیگه کسی بازی نکنه!!!!!


(تبریز عید94 موزه قران)


تبریز موزه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۰۸
راحیل مامان محمد مهدی