تردید
مادر من شاغل بود ومن همیشه یکی از بزرگترین سوالاتم همین بود وهست . که شاغل باشیم یانه ویا حد اشتغال چقدره.
خداراشکر به مرور همسرم وقتی نشاط بیشتر من تو انجام کارهای اجتماعی را دید به این قضیه معتقد تر شد. البته واقعاسخته ومن که از نزدیک عوارض آنرا دیم برایم سخت تر.
از وقتی همسرم جنبه کاریش بیشتر تربیتی شده واقعا روی زندگیمون تاثیر زیادی گذاشته.
اینروزهاهم یک همایش داشتن با بهترین اساتید. وباتوجه به مخالفت اکثردوستان وهمکاران همسرم با مشغولیت همسرشون. آقامون این سوال رااز مدعو اصلی پرسیده که با توجه به خصوصیات وبرخی تلاشهای همسرم ونیز بحث فرزند آوری و نیزسخت بودن درس همسرم، نظرتون چیه کدام مقدم اند.
وگویا از لطف خدا وعیدی ما بمناسبت میلاد پدر امام زمان پاسخ این استاد هم قلب منو مطمئن تر کرد وهم لطف وتلاش همسرم رو.
گفته بود الزاما چنین افرادی را حمایت کنید توجامعه حضور داشته باشن حتی اگرخودت مجبورشی بیشتر بچه داری کنی.
بعدش هم همسرم بچه را برداشت با خودش برد نماز جمعه تا مدام نقش خودشو تو تربیتش بیشتر کنه.
با لطف خدا